لایههای پنهان سیاست خارجی آمریکا | ||||
بازتاب به نقل از ایران ماجاسوسان سیا در مرزهای ایران | ||||
روز سهشنبه منابع خبری فاش کردند که افسران اطلاعاتی آمریکا کار نصب یک سیستم راداری پیشرفته را در عراق تمام کردهاند که قادر است از مناطق مرزی عراق، فعالیتهای داخل ایران را رصد کند. این سیستم راداری طوری طراحی شده که میتواند تحرکات ادوات در مرزهای ایران و همچنین تأسیسات پدافندی ضد موشک در مرزهای ایران را رصد کند. برخی منابع میگویند سیستم راداری یاد شده به دستگاههای انتشار اطلاعات مربوط به نیروی هوایی عراق وصل شده و بعضی از رادارهای آن به برج کنترل فرودگاه بینالمللی بغداد متصل هستند.
برخی ناظران امنیتی معتقدند این سیستم راداری بخشی از طرح گسترده چتر دفاعی بر فراز کشورهای خلیج فارس است که هیلاری کلینتون در ماه آگوست از آن برای دفاع از کشورهای خلیج فارس در مقابل ایران هستهای صحبت کرد ولی بعضی دیگر میگویند که هدف این سیستم امنیتی رصد کردن فعالیتهای هستهای در داخل مرزهای ایران است. نکته مهمی که این فرضیه را تقویت میکند، گزارشهای شبهاطلاعاتی است که برخی رسانههای غربی در روزهای اخیر منتشر کردهاند. شبکه خبری بلومبرگ روز گذشته گزارشی منتشر کرد که در آن با استناد به یک سری تصاویر ماهوارهای ادعا شده که ایران روند استخراج اورانیوم از معاون اورانیوم گچین را تسریع کرده است. کارشناسان مسائل هستهای به بلومبرگ گفتهاند تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که ایران فعالیتهای خود را برای استخراج اورانیوم از معادن اورانیوم گچین در نزدیکی بندر عباس بیشتر کرده و این موضوع نشان میدهد که ایران علاوه بر فردو و نطنز تأسیسات غنیسازی دیگری هم دارد.
البته این اولین بار نیست که منابع غربی با استناد به تصاویر ماهوارهای چنین ادعاهایی را مطرح میکنند، ولی نکته مهم این است که شبکه بلومبرگ مدعی است که این تصاویر را خودش با همکاری برخی مؤسسات پژوهشی دیگر گرفته است. اینکه چنین ارزیابیهایی به سطح رسانه رسوخ کرده، به خودی خود حاکی از این است که فعالیتهای جاسوسی علیه ایران حتی در سطح رسانهای نیز جریان دارد.
تلآویو به عنوان مرکز آموزش جاسوسان
باکو با کمی تسامح میتوان گفت که آمریکاییها تقریباً از همه کشورهای هممرز سعی میکنند که علیه ایران جاسوسی کنند. چند روز قبل منابع خبری گزارش کردند که یک کارشناس لیزر آذربایجانی به نام رشید علی اف به اتهام تلاش برای جاسوسی علیه ایران دستگیر شده است. این کارشناس آذربایجانی براساس تفاهمنامه همکاری بین دانشگاه دولتی باکو و شرکت ایرانی ساززان الکترونیک از سال 2006 تا 2008 در ایران مشغول به کار بود و در سال 2008 ایران را ترک کرده است. ظاهراً منابع اطلاعاتی ایران بعد از اینکه وی ایران را ترک کرده، متوجه اقدامات وی شدهاند و وی از طریق شرکتسازان الکترونیک بار دیگر به تهران دعوت شده و در همین اثنا دستگیر شده است. اینکه این فرد آذربایجانی به چه اتهامی در ایران دستگیر شده مشخص نیست.
خبرنگار «جوان» روز گذشته طی تماس با رئیس شرکت سازان الکترونیک سمنان سعی کرد اطلاعات بیشتری از موضوع پیدا کند که وی در دسترس نبود.
عباس افتخاری رئیس این شرکت در گفتوگو با ترندنیوز گفته که علیاف به اتهام جاسوسی دستگیر شده است. با توجه به مناسبات جمهوری آذربایجان با آمریکا و تقویت مناسبات باکو ـ تلآویو طی ماههای بعد از سفر شیمون پرز، برخی منابع احتمال تبدیل شدن جمهوری آذربایجان به پایگاه نبرد اطلاعاتی تلآویو- واشنگتن علیه ایران را منتفی نمیدانند. سایت اینترنتی «اورسین سکرت سرویس دیل ریپورت» نبرد طی گزارشی که سه روز قبل منتشر شد، خبر داد که اسراییل به مرکز آموزش جاسوسی باکو علیه ایران تبدیل شده است. کارشناسان معتقدند که تنشزدایی ارمنستان و ترکیه طی ماههای اخیر، باعث شده که جمهوری آذربایجان با اشتهای بیشتری به سمت تلآویو حرکت کند.
دبی و ریاضاین نکته که آمریکاییها در ایران سفارت ندارند، باعث ایجاد نوعی خلأ اطلاعاتی درمیان سازمانهای اطلاعاتی آمریکا شده است. ایالات متحده طی سالهای اخیر و بویژه بعد از تشدید مناقشه مصر با ایران، سعی کرده که این خلأ اطلاعاتی را از طریق کشورهایی مانند عربستان و امارات پر کند. منابع آمریکایی اواسط سال 2006 فاش کردند که آمریکا یک مرکز ویژه در امارات ایجاد کرده که کار ویژه آن شبیه به مأموریت پایگاه ضدکمونیستی ریگا در لیتوانی است که برای دستگاههای جاسوسی ایالات متحده اطلاعات جاسوسی جمعآوری میکرد. چندی قبل هم برخی منابع فاش کردند که کنسولگری آمریکا در دبی به مرکزی برای جمعآوری اطلاعات درباره ایران تبدیل شده است.
شهرام امیری، محقق ایرانی هم از جمله مواردی است که بازتاب اقدامات مشترک دستگاه اطلاعاتی آمریکا و عربستان علیه ایران است. اکنون نزدیک به 5 ماه از زمانی که شهرام امیری تهران را به مقصد حج ترک کرده می گذرد ولی هیچ اطلاعاتی از او در دست نیست.
براساس یک سناریو که آخرین تماسهای تلفنی امیری با خانوادهاش نیز آن را تأیید میکند، پلیس عربستان روز دهم خرداد بعد از چند بار پرسوجو در فرودگاه ریاض، نسبت به سوابق شخصی امیری مظنون شده و بلافاصه آن را در اختیار دستگاههای اطلاعاتی عربستان گذاشته است. این اطلاعات به فاصله کوتاهی توسط دستگاههای اطلاعاتی عربستان در اختیار منابع اطلاعاتی آمریکا قرار گرفته و عناصر اطلاعاتی آمریکا نیز با همکاری دستگاه اطلاعاتی عربستان، شهرام امیری را ربودهاند. وجود یک فاصله سه روزه بین ورود امیری به جده و ناپدید شدن او در مدینه صحت این سناریو را تقویت میکند، بهویژه آنکه براساس اطلاعات موجود حساسیت ریاض به فعالیتهای هستهای ایران طی ماه های گذشته به شدت افزایش پیدا کرده است.
طرحهای جاسوسی در سطح سیاستگذاریاطلاعات موجود در سطوح سیاستگذاری آمریکا نیز تقریباً گزارشهای بالا را تأیید میکند. بررسیها نشان میدهد که نهادهای نظامی- امنیتی آمریکا برخلاف چارچوبهایی که باراک اوباما از آنها به عنوان اصول دیپلماسی آمریکا مطرح میکند، در سطوح سیاستگذاری منابع گزافی را صرف عملیات پوششی و اعلام شده علیه ایران میکند. در بودجه سال 2010 پنتاگون که چند روز قبل به امضای رئیس جمهوری آمریکا رسید، ایالات متحده مبلغ 55 میلیون دلار برای نفوذ در ایران، ایجاد شبکههای اجتماعی به زبان فارسی، توسعه فناوریهای جلوگیری از فیلترینگ اینترنت، توسعه آموزشهای از راه دور برای دانشجویان ایران و مواردی از این دست در نظر گرفته است.
نکته مهمتر اینکه، کنگره آمریکا برای اولین بار موظف شده که هر سال برآوردی از تواناییها و اهداف نظامی ایران از جمله برنامه موشکی و هستهای جمهوری اسلامی تهیه کند. ناظران سیاسی چند فرض در این باره مطرح میکنند: فرض اول این است که آمریکا تحت فشار گسترده لابی اسراییلی مجبور شده که مناسبتهای ایران را به طور جدیتری پیگیری کند. فرض دوم این است که با وجود به قدرت رسیدن اوباما، نئوکاتها هنوز هم نفوذ قابل ملاحظهای در نهادهای امنیتی آمریکا دارند و سیاست خارجی آمریکا را به سمت و سویی سوای مسیر دلخواه اوباما هدایت میکنند. فرض سوم که بیشتر به واقعیت نزدیک است، تفکیک سیاستهای آمریکا به دو لایه پنهان و پیدا است. سیاستی که آمریکا در قبال ایران دنبال میکند، در ظاهر ابعادی دیپلماتیک دارد ولی کنکاش در لایههای درونی، ما را به ابعاد متفاوتی از این سیاست خارجی رهنمون میکند.